Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-02@07:17:29 GMT

بازگشت فاطمه معتمد آریا و باران کوثری به سینما

تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۷۰۱۹

بازگشت فاطمه معتمد آریا و باران کوثری به سینما

آفتاب‌‌نیوز :

از صبح امروز - چهارشنبه ۱۸ آبان ماه- ۲ فیلم عامه‌پسند و ساعت ۸ صبح به روی پرده رفته است. ۲ فیلم اجتماعی که ترکیب گونه‌ای فیلم‌های روی پرده را تغییر داده تا مخاطب، علاوه بر فیلم‌های کمدی و کودک جدید، پذیرای ۲ فیلم اجتماعی نیز باشد.

عامه‌پسند، سومین ساخته سهیل بیرقی است که به‌نوعی تکمیل سه‌گانه زنانه کارگردان پس از من و عرق سرد است و به بعد دیگری از مساله تنهایی زنان مستقل پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عامه‌پسند: رقیبی جدی برای گیشه فیلم‌های اجتماعی

این فیلم در جشنواره سی‌وهشتم فجر نمایش داده شد و حاشیه‌هایی را به همراه داشت که این اتفاق‌ها، برخلاف دو فیلم قبلی کارگردان که در زمان اکران دچار حاشیه شدند، این‌بار در زمان رونمایی در جشنواره دستخوش حواشی شدند و از آن‌زمان تا امروز، همواره عنوان می‌شد که این فیلم، مشکلاتی در مسیر اکران عمومی دارد، اما برخی خویشتنداری‌ها در عدم‌بروز رسانه‌ای مشکلات احتمالی این فیلم سبب شد تا اگر هم مشکلی بود، این مساله چندان در فضای بیرونی، مشمول حواشی نشود.

این مدیریت درست سبب شد تا عامه‌پسند در یکی از بهترین زمان‌های سال به روی پرده برود و حالا انتظار بسیاری وجود دارد که این فیلم با استقبال قابل‌قبولی مواجه شود. در این زمینه، تیم بازیگران فیلم و پشتوانه نمایش عامه‌پسند در جشنواره فجر سال ۹۸، سبب می‌شوند تا منتظر یک استقبال خوب از نمایش عمومی این فیلم باشیم. هم‌چنان‌که این فیلم توانسته برای روز نخست خود، تعداد بلیت خوبی را پیش‌فروش کند و رقیبی جدی برای گیشه فیلم‌های اجتماعی امسال باشد.

در این فیلم، فاطمه معتمدآریا در نقش اصلی ظاهر شده و هوتن شکیبا و باران کوثری نیز دیگر نقش‌های عامه‌پسند را بازی کرده‌اند. این فیلم همچنین می‌تواند تداومی بر حضور هوتن شکیبا در درام‌های اجتماعی سالیان اخیر سینمای ایران باشد. حال باید دید آیا شکیبا که با ملاقات خصوصی، فروش بیش از ۳۴ میلیاردی را تجربه کرده، خواهد توانست با این فیلم، رکورد جدیدی را در سینمای این سال‌های ایران به ثبت برساند.

حدود ۸ صبح: دورخیز برای گیشه ۱۰۰ میلیاردی

حدود ۸ صبح نیز دیگر فیلم کنجکاوی‌برانگیزی است که نخستین رونمایی خود را از امروز صبح آغاز کرده و منتظر حضور در جشنواره فجر نمانده است. منوچهر هادی با این فیلم، پس از ۷ سال به سینمای اجتماعی بازگشته است و باید در انتظار اتفاقی خوب با این فیلم باشیم. هادی تبحر خاصی در پردازش سوژه‌های اجتماعی ملتهب دارد و باید دید، بازگشت این کارگردان به خاستگاه سینمایی خود، چه رخداد‌هایی را رقم می‌زند.

حدود ۸ صبح باید حدود ۱۰۰ میلیارد تومان بفروشد تا بتواند با گذر از آمار متری شیش‌ونیم، به پرمخاطب‌ترین فیلم اجتماعی سالیان اخیر سینمای ایران تبدیل شود

هادی در این فیلم، ایفاگر یکی از نقش‌های اصلی بوده و آن‌ها که فیلم را تماشا کرده‌اند، از بازی خوب این کارگردان سخن گفته‌اند. هادی در این فیلم علاوه بر کارگردانی و تهیه‌کنندگی، یکی از نویسندگان کار نیز است. محمدصادق رنجکشان که پیشتر خواسار همکاری با هادی شده بود، در این فیلم به‌عنوان سرمایه‌گذار حضور دارد.

هادی همچنین پیشتر ادعا کرده بود که با این فیلم، رکورد فروش فیلم‌های اجتماعی را جابه‌جا خواهد کرد. البته که به احتمال زیاد، موفق خواهد شد تا رکورد فیلم‌های اجتماعی خود را بشکند چرا که رکورد تعداد مخاطب ۵ فیلم اجتماعی او در انحصار قرنطینه با حدود ۲۷۰ هزار مخاطب است که این آمار، احتمالا با این فیلم خواهد شکست.

اما رکورد این سال‌های سینمای اجتماعی در اختیار فیلم‌های متری شیش‌ونیم با ۲ میلیون و ۳۱۷ هزار مخاطب، فروشنده با حدود ۲ میلیون و ۱۶۱ هزار مخاطب و لاتاری با ۱ میلیون و ۶۵۰ هزار مخاطب است؛ بنابراین حدود ۸ صبح اگر بخواهد این رکورد را جابه‌جا کند باید حدود ۱۰۰ میلیارد تومان بفروشد تا بتواند با گذر از آمار متری شیش‌ونیم، به پرمخاطب‌ترین فیلم اجتماعی سالیان اخیر سینمای ایران تبدیل شود. رکوردی که اگر رقم بخورد، هادی را به کارگردانی تبدیل می‌کند که علاوه بر آثار کمدی، فیلم‌های اجتماعی او نیز به چنین استقبال چشم‌گیری نائل آمده است.

حدود ۸ صبح

عدم‌تعدد فیلم‌های اجتماعی بر روی پرده و نمایش در زمان خوب، دو فاکتوری است که سبب می‌شود تا انتظار بالایی از این فیلم منوچهر هادی داشته باشیم. فیلمی که علاوه بر هادی، یکتا ناصر، کامبیز دیرباز، سارا رسول‌زاده و حسن پورشیرازی در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

بر روی کاغذ، هر ۲ فیلم عامه‌پسند و حدود ۸ صبح، از فرصت بسیارخوبی برای دیده شدن گسترده برخوردار هستند. ۲ انتخاب هوشمندانه برای این دوره اکران که در کنار آثار قدرتمند کمدی و گونه کودک و نوجوان، می‌تواند هوای تازه‌ای به اکران تازه‌نفس این روز‌های سینمای کشور بدمد و اقبالی که در این مدت به سینما‌ها شده را با شتاب بیشتری همراه کند.

منبع: خبرگزاری ایرنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: فاطمه معتمد آریا باران کوثری فیلم های اجتماعی فیلم اجتماعی هزار مخاطب حدود ۸ صبح عامه پسند روی پرده ۲ فیلم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۷۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟

فریدون جیرانی در آخرین گفت‌وگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیه‌کننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.

در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دوره‌های پس از آن پرداخته‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبت‌های جیرانی و ابوالحسن داوودی را می‌خوانید و می‌بینید:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود

*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه این‌جور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.

داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذاب‌تر و قابل قبول‌تری نشان می‌داد.

در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود

*چهره را خیلی عوض کرد.

داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر می‌آید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را به‌نوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشه‌اش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترین‌شان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت می‌آیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست می‌توانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. به‌خصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخورد‌های خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود. شمشیر دولبه‌ای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود می‌آورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.

جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

در واقع شاید مهم‌ترین مساله‌ای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان می‌بینیم خسارت‌هایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتی‌ترین جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سال‌های سال همه درگیرش بوده‌ایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمه‌هایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛

یعنی بین حاکمیت و مردم و به‌خصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار می‌کند تا چهره‌ای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که می‌تواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت به‌خصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.

یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمده‌تر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستن‌هایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی می‌خواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب می‌شود و این می‌شود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد به این دلیل که نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند

این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمی‌گردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پل‌هایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمی‌تواند آن‌ها را بسازد؛ بنابراین روزبه‌روز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گران‌تر و غیرقابل ساخت‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهاد‌های سازنده هم خارج می‌شود. چون این‌ها مخاطب ندارند.

در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهم‌ترین بنیاد تقویت‌کننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟

محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید جواب نمی‌دهد

سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهاد‌های مختلف بوده و سرمایه‌هایی که بیشتر سرمایه‌های دولتی بوده‌اند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیده‌اند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیده‌ام-، اما کسانی که دیده‌اند به جز یکی دو مورد بقیه‌شان هیچ‌گونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخاب‌شده که پول بدهند.

کسانی که تصمیمات فرهنگی می‌گیرند با شرایط و کسانی روبه‌رو می‌شویم که همان مثال معروف را به یادمان می‌آورند که بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌برند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریک‌کننده که پیش گرفته‌اند، فرار به جلویی که می‌بینیم که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، این لجبازی از طرف تمام تصمیم‌گیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی می‌رسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان می‌کند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را می‌خواستیم.

این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید، به نظر می‌آید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبه‌رو شود، چیزی که فکر می‌کند می‌تواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمی‌دهد. این در سینما جواب نمی‌دهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفته‌اند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمده‌ترین‌شان است.

در بین محصولاتی که تولید می‌شود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعی‌ها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارت‌های دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل می‌شود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمی‌دانند چه‌کارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.

اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد می‌تواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان می‌دهد]، جامعه‌ای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقه‌های مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم می‌تواند به حاکمیت و جریان بین‌المللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه می‌کنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.

دیگر خبرها

  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • کانون «نگاره و سینمای» دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • فیلم کوتاه، زبان مختص خود را دارد/ «قضاوت» برآمده از تجربه زیسته
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟